به تو گفتم : عشق شايد لحظه ي جان دادن من در خيسي چشمانت باشد...خنديدي و گفتي : تو مي روي عشق همان است..من در چشمانت مرده بودم و تو فکر مي کردي گريخته ام...و هرگز نفهميدي که عاشق هراس ندارد ... اي عزيز...
....................................
سلام مهربون !
باهام قهر كردي
اگه ناراحتت كردم
تو ببخشم ،
آخه آزي غم و غصش بيشماره...
بيا پيشم كه دلتنگم...
سلام . اومدم شيطونيهاتو بخونم ولي چيزي نبود منتظرم . من به روزم دوست داشتي سر بزن
موفق باشي دوست من
سلام به اقا مهدي گل ببخشيد دير كردم ولي امدم اقاي خر خون
بچه مثبت منم آپم يه سري بزن حتما
فعلا باي تا بعد...............
سلام دوست عزيز
مثل هميشه زيبا و خوندني و جذاب
موفق و شاد باشي
سلام مهدي
من چند وقتي هست مطالبي را كه مي نويسي مي خونم. از ارديبهشت!
قشنگ مي نويسي.شعراتم واقعا زيباست.
احساست لطيفه.!
راستي يك پيشنهاد دارم شما مي توني ماجراي دنباله دار بنويسي.و يا يك موضوع جذاب را روش بحث كني.نظرات بقيه را هم بگي.يا بذاري ..
پاينده و شادكام باشي.